جاده آرزو های کاغذی

روزی .... جایی .....در راهی ....من بودمو خودم

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

 

[ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:خدایا , خدایا کمکم کن,

] [ 16:44 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

خدا و کودک

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:
می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،
اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه
می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان
،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری
خواهد کرد
اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه
،گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود
کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟...
خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟
اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟
فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .
کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.
کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:
خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید..
خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد:
نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ...
*** مـادر***
صدا کنی
                              
                                                   فکر بد نکن طولانی نیست
                                            نظر هم یادتون نره هر کی نظر نده...

[ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:خدایا , کودک, مادر ,فرشته,

] [ 16:14 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد


کاش وقتی آرزویی می کنیم

 از دل شفافمان هم رد شود 

  مرغ آمین هم از انجا بگذرد

   حرف های قلبمان را بشنود


ادامه مطلب

[ جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,

] [ 12:15 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

 

حلول ماه عید و شادی مسلمین است

پایان ماه روزه، برای صائمین است

نشاط و افتخار و شادی و سربلندی

از محک الهی برای مؤمنین است . . .

[ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:عید فطر , رمضان , عید, فطر , اس ام اس عید فطر ,,

] [ 14:0 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

خدایا

آسمان را سپاس می گویم كه باران را، چون گیسوانی مواج به كوه ها بخشید. ابرها را سپاس می گویم كه باران شدند و بر كویر دلم باریدند.

خدایا! اگر تو را نمی شناختم نگاهم با روشنی غریبه می شد و زبانم با آیینه. بی بندگان تو جهان بی فروغ است. باید شكیبا بود و نفس كشید. باید به آفتاب سلامی دوباره داد.

دوست داشتن سبزترین شعر زندگی من است.

خدایا! اگر تو را نمی شناختم دریاها مرداب می شدند و شعر، شور نمی آفرید. باید به دیدن ابرها بروم؛ پیش از آنكه آخرین باران ببارد.

ایمان و باران

اگر به یاد تو شعله ور نشوم از صاعقه ای ناتوان ترم. آیا گل های یاس و صنوبرانی كه در حیاط خانه ام به كهنسالی رسیده اند عشق را می شناسند؟

شاید هنوز در ما توان آن باشد كه عشق را در گوشه غبار نگرفته قلبمان احساس كنیم. بیایید تا دل هایمان را در جویبار عشق بشوییم. شاید صبوری سنگ ها و رازداری درختها، مرهمی بر دل خسته ام باشد. اقیانوس تنهایی ام طغیان كرده است. موج ها خود را به صخره عشق می كوبند.

بگذار من نیز همانند ستاره ای در صف یارانت بدرخشم. بگذار تا اشك های من سخن بگویند. هر شب ستاره های یاد تو را در آسمان سینه ام به تماشا می ایستم. هر روز در ازدحام باران ایمان خویش، گم می شوم. من به انتظار باران، آنقدر به ابر می اندیشم تا ببارد و شكاف قلبم را پر كند و روحم را سیراب.

[ چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,

] [ 11:48 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

 

شب‌های قدر، عالی‌ترین لحظات برای پیوند بنده و خالق و بهترین فرصت برای اندیشه در جهت بازگشت به خویشتن در اوج غرق گشتگی در دنیای مادی است. 

آنان که مأمن و پناهگاه امنی برای توسل می‌جویند، آماده شده‌اند تا در شب های دل کندن از هر آنچه انسان را به پستی و فراق از اصل کشانده، رهایی یابند و همچون آیینه‌ای، مهیا و آماده تجلی نور حق و خداشناسی شوند. 

اکنون که بیش از نیمی از ماه پرفیض رمضان سپری شده، دل‌ها و قلب‌ها در دریای بیکران این ماه شسته و مطهر شده، تا در شب‌های ریزش باران رحمت الهی، به درگاه حضرتش انسی دوباره گیرد و برای کسب عافیت به دور از هر آلودگی دعا کند. در حقیقت حلقه اتصال بندگان با خالق هستی که از اول رمضان آغاز گشته است در شب‌های قدر به اوج خود می‌رسد. 

درهای رحمت الهی گشوده شده، فرشتگان نظاره ‌گر اعمال و شب زنده‌داری‌های بندگان عاشقی هستند که سر بر سجده شکر ساییده و او را می‌خوانند تا اندکی از خوان بیکران رحمتش برای ادامه زندگی و ره توشه سفر آخرت به روی آنان گشوده شود. 

“انا انزلناه فی لیله القدر” آیه‌ای از کلام وحی الهی که بارها شنیده و زمزمه کرده‌ایم، کلامی که انسان مانده در قفس دنیا و در بند مادیّات را به سوی شبی فرا می‌خواند که گویند از هزار شب برتر است. 

ما را در این شب‏های پر برکت از دعای خیر خودتان محروم نسازید

الــــــتـــــمــــاس دعــــــــــــــــــــــــــا

[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:شب قدر , اس ام اس شب قدر , اس ام اس , الهی , رمضان,

] [ 22:43 ] [ محدثه ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 18 صفحه بعد

 

شب قدر از خم توحید شرابم دادند
 تشنه لب بودم آب از می نابم دادند 
  العطش گفتم و نوشیدم از آن باده ناب
  تا نجات از عطش روز حسابم دادند

 

[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:شب قدر , اس ام اس شب قدر , اس ام اس , توحید,

] [ 22:23 ] [ محدثه ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه